دکلمه عاشقانه

به یاد عشق😍

ترم سختی بود هرچند درس خوندن برام سخت چون تو بازی هایی شرکت کردم که هم بازیچه بودم هم بازیگر

.

حسن و خوبی نداشت همش شد فشار های روحی😏😖

از چهار تا امتحان اولیشو با استرس شدید رفتم سراغ برگه سوال ک همه چیز قاراش میشه میش قاراشه نمیدونم چی چی شد 😵😨من خودم ک نفهمیدم چی چی رو برنگه نوشتم. 

ولی درد و دلی رو برگه با استاد کردم ک فکر کنم انتقادی کوبنده بود و امید اینکه دوباره این درس رو با همین دکتر دوستداشتنی ک دلم از برخوردهای زیبای خفته اش پر بود برام پررنگ تر کرد😭😭😭

امتحان دومی ک خوب بود فقط یجای کار میلنگید اونم ماشین حساب جدیده بود که تازه خریده بودم و خداتومن بابتش پول داده بودم .همه چی داشت خوب پیش میرفت که😎😎دیدم این ماشین حساب دیگه خیلی خیلی دکمه داره و وحشتناک مهندسیه😵😱🤕🤔🤔چه میشد کرد هر داده رو همه بکی دوبار زدن من سی چهل بار😔😧☺😯بعله از هفت تا سوال اسون وقت نکردم سه تاشو بنویسم.

استاد جون مادرت برادرت خواهرت نیم ساعت دیگه....😭😭

بماند

فردا امتحان سومی است

سه تا جزوه از همین درس با همین استاد دارم

کل سبک تدریس جوریه ک کسایی ک جزوه مینویسن جزوه ها نا مفهومه😖😱

نا مفهمومی ب کنار تفاوت جزوه ها ب صد صفحه اختلاف میرسه ک هیچ و ازین بگذریم ی مبحث های عجیب و غریبی هم توشونونه ک من نمیدونم دکتر کی درس داده😬😨

ی سی صفحه خوندم اب روغن قاتی کردم سرم درد اومده خوابیدم راه رفتم شربت خوردم مسکن خوردم تا الان تا این مغز دردم اروم شه ک استرس شدیدم افتاد به جونم😭😭

فردا ساعت هشت و نیم باید سوال جواب بدم نمیدونم. رو این کاغذ ها چی نوشته.😭😭

التماااااااس دعا